خانه خلاقیت

بایگانی
آخرین مطالب

۱۷ مطلب در بهمن ۱۳۹۴ ثبت شده است


آموزش خلاق روش پویایی است که در آن پس از آموزش های اولیه کودکان را آزاد می گذاریم تا خودشان فکر کنند، تصمیم بگیرند و اجرا کنند. آموزش‌های خلاق بهترین روش برای تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان است که می توان از آن برای آموزش های متفاوت درسی و غیر درسی استفاده کرد. تجربه ثابت کرده است که نمایش خلاق یکی از بهترین روش های آموزش خلاق است که تاثیر فراوانی در برقراری ارتباط کودکان بالای سه سال با جهان پیرامون خود دارد. سبک‌های کلیشه ای آموزش در پیش دبستان‌ها دیگر کارایی ندارد و باید از روش های آموزش خلاق که روش هایی پویا و کارآمد هستند استفاده شود.

امروزه در بسیارى از کشورهاى پیشرفته آموزش خلاق کودک‌ به سیاست و برنامه‌ى اصلى سامانه‌ى آموزش و پرورش تبدیل شده است. آموزش خلاق کودک‌ بر فلسفه‌ى آموزش مشارکتى و همیارى کودکان و آموزگاران و مربیان استوار است. در این شیوه‌ى آموزشى، به رشد چندگانه و همسوى کودکان که شامل رشد هوشى، هیجانى، اجتماعى و زبانى است، توجه مى‌شود و به ویژه بر رشد هیجانى و اجتماعى که بنیادهاى پرورش کودک را مى‌سازند، تاکید مى‌شود.

در شیوه‌ى آموزش خلاق کودک‌، برنامه‌ریزى آموزشى، همسو با برنامه‌هاى پرورشى است. در این شیوه، آموزش بدون پرورش بى‌معنا و بى‌هدف است. برنامه‌هاى آموزشى از پایین و با توجه به رغبت و گرایش کودکان طراحى مى‌شوند. در حالى که در شیوه‌ى سنتى آموزش، پرورش سیاست‌ها و برنامه‌ریزى‌‌هاى آموزشى از بالا به پایین و دستورى است، به رغبت و گرایش کودکان توجه نمى‌شود و جاى پرورش در این گونه از آموزش همواره خالى است.

در آموزش و پرورش مشارکتى، دیدگاه‌ها و گرایش‌هاى یاد‌گیرندگان، سبب مى‌شود که آموزگاران و مربیان، سازگار با استعدادهاى هر کودک به جریان یادگیرى سمت و سو دهند. در این شیوه اندیشه و هنر کودکان شکوفا مى‌شود. آموزش خلاق کودک محور تراز رغبت کودکان را مهم‌ترین اصل در فرایند یادگیرى مى‌شناسد. تا زمینه‌هاى مناسب براى رغبت کودکان فراهم نشود، آموزش برابر با اجبار و دستور است. اما هنگامى که همه چیز با رغبت کودکان برنامه‌ریزى شود، آموزش به جریانى آرامش‌دهنده و بالنده تبدیل مى‌شود. در این وضعیت است که انگیزه‌هاى کودکان براى یادگیرى افزون مى‌شود.

گونه‌ى آموزش خلاق کودک محور، واگرایانه است. در حالى که آموزش و پرورش سنتى، برپایه‌ى همگرایى و یکسان دیدن همه‌ى کودکان برنامه‌ریزى شده است. در آموزش و پرورش واگرا، هر کودک یک جهان متفاوت است که نیازها و گرایش‌هاى ویژه‌ى خود را دارد. برآیند چنین آموزشى به طور طبیعى کودکان خلاق‌ترى خواهند بود که توانایى درک بهتر و گشودن آسان‌تر رازهاى طبیعت و زندگى را دارند.

اندیشه‌ها و تخیل‌هاى متفاوت، نقطه‌ى آغاز خلاقیت است. خلاقیت پدیده‌اى دور از دسترس نیست، اگر گوهر وجودى کودکان را کشف کنیم. کودکان دوست دارند که آموزش با بازى همراه شود. برجسته‌ترین کارکرد بازى آزاد سازى انرژى‌هاى نهفته‌ى کودک و شکفتگى شخصیت اوست.

 


خانه خلاقیت
۲۷ بهمن ۹۴ ، ۱۷:۲۳ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱ نظر

بدون شک یکی از مهمترین و موثرترین دوران زندگی آدمی دوران کودکی است. دورانی که در آن شخصیت فرد پایه‌ریزی شده و شکل می‌گیرد. امروزه این حقیقت انکارناپذیر به اثبات رسیده است که کودکان در سنین پایین (طفولیت) فقط به توجه و مراقبت جسمانی نیاز ندارند، بلکه این توجه باید همه ابعاد وجودی آنها شامل رشد اجتماعی، عاطفی، شخصیتی و شناختی را دربر گیرد. این ابعاد عوامل تعیین کننده و اساسی یک انسان هستند که از دوران کودکی پایه‌گذاری و شکل می‌گیرند. به طور کلی رشد شناختی عبارت است از رشد فرد در طول زمان، یعنی بالیدگی فرایندهای فکری عالی تر از دوران طفولیت تا بزرگسالی. ضمن اینکه درگیری والدین در زندگی کودکان به آنها در رشد شناختی شان کمک خواهد کرد. فعالیتهای شناختی به توانایی های یک کودک برای درگیری و پردازش اطلاعات کمک می کند. پیشرفت شناختی شامل یک سری فعالیتهایی است که به اطفال و نوپایان از طریق مهارتهای حل مساله، استدلال، تفکر و حافظه کمک می کند.  

اسباب بازی

بر اساس تئوری رشد شناختی پیاژه، از مراحل طفولیت، بچه ها شروع به تشخیص این امر می کنند که برای کنش های آنها یک سری دلایل و نتایج وجود دارد. برای مثال اگر کودک دکمه روی اسباب بازی را فشار دهد آنگاه صدایی شنیده می شود و یا اگر یک شی را بردارد و در محل صحیحی قرار دهد مهارتهای حرکتی ظریف و درشت خود را توسعه خواهد داد. مهارتهای حرکتی ظریف در ارتباط با چشم ها و انگشت هاست در حالی که مهارتهای حرکتی درشت در ارتباط با ماهیچه ها برای برداشتن شی، قدم زدن، دویدن و ایستادن است. لذا اسباب بازی مولفه های مورد نیاز برای رشد رفتاری – شناختی نوزادان و کودکان را فراهم می کند.

استفاده از اشیا

گروهی از اشیا یا چیزهای دیگر را انتخاب کنید که شباهتهای اساسی به یکدیگر دارند. در میان این گروه شی را قرار دهید که در آن ویژگی مشترک با بقیه نیست و از کودک بخواهید آن شی را که با بقیه تفاوت دارد در بین گروه انتخاب کند. مثلا چند شی دایره‌ای شکل انتخاب کنید و در بین آنها یک مکعب مربع قرار دهید. برای این آزمایش نیز می‌توانید از خود اشیا، تصاویر آنها یا نام بردن اسامی آنها استفاده کنید. ولی توجه داشته باشید کودکان کوچکتر به دلیل این که رشد حافظه آنها به اندازه کودکان بزرگتر نیست نمی‌توانند در روش نام بردن وسایل عملکرد خوبی داشته باشند.

 

استفاده از پازل ها

پازل ساده‌ای تهیه کنید و اجزایی از این تصاویر را حذف کنید. از کودک خود بخواهید بگوید تصویر مورد نظر چه اشکالی دارد. تصاویری که انتخاب می‌کنید معمولا تصاویر ساده‌ای خواهد بود که کودک با آنها آشنایی داشته باشد. مثل چهره یک آدمک که دهان و لبها حذف شده است یا ساعتی که عقربه ندارد یا میزی که پایه ندارد. کودکان به موازات رشد شناختی خود به تدریج این توانایی را بدست می‌آورند که بتوانند اجزای حذف شده در تصاویر پیچیده را شناسایی کنند. بر این اساس کودکان کوچکتر مثلا 6 - 5 ساله‌ها معمولا نقص در تصاویر مربوط به اشیا آشنا و عینی را راحت‌تر شناسایی می‌کنند. با بالا رفتن سن کودک می‌توان تصاویر پیچیده‌تر مثل مناظر و ... را مورد استفاده قرار داد.

هیجان و نظم و ترتیب

هیجان (ابراز احساسات از طرف والدین) و نظم و ترتیب (وجود ثبات در رفتار والدین) پایه و اساس رشد شناختی یک کودک هستند. اریک اریکسون روان شناس و روانکاو رشد، شرح داده است که اطفال به مرحله ای به نام اعتماد در برابر عدم اعتماد وارد می شوند که به معنای این است که کودکی که از طرف والدین خود پذیرفته نشود (پس زده شود) و یا مورد آسیب قرار گیرد احتمالا دچار افسردگی می شود و شخصی بی اعتماد می گردد در حالی که اگر کودک از جانب والدین مورد پذیرش قرار گیرد توانایی اعتماد کردن به اطرافیان را در آینده خواهد یافت.
همچنین این تئوری در مورد مرحله دوم رشد یعنی خودگردانی در برابر شرمساری می گوید: والدینی که به طور متعادل از تقویت و تنبیه استفاده می کنند به فرزند خود خودگردانی را می آموزند. والدینی که نوپایان را محدود و نکوهش می کنند باعث رشد عدم اعتماد به نفس و خودشکوفایی در آنها می شود. توجه کافی و تادیب متعادل و به موقع فرزندان فعالیتهایی هستند که برای رشد شناختی فرزندان بسیار مفید خواهند بود.

کتاب
والدینی که برای کودکشان کتاب می خوانند، به رشد مهارتهای شنوایی و پرورش بینش در آنها کمک می کنند. بر اساس نتایج عملی اگر والدین به طور مکرر با فرزندان صحبت کنند آنها حرف زدن را خیلی زودتر یاد می گیرند.

 

خواندن و اشاره کردن به کلمات و تصاویر، صحبت کردن را به کودکان می آموزد. تشویق کودک به حرف زدن به او اعتماد و اطمینان می بخشد. کتابها بخش مهمی از رشد کودکان هستند زیرا به آنها کمک می کند کلمات جدیدی را یادگرفته و خواندن را به انها می آموزد. به والدین توصیه می گردد که داستانهایی برای کودک انتخاب کنید و با تغییراتی که در آنها ایجاد می‌کنید منتظر پاسخ و واکنش کودک بمانید.


خانه خلاقیت
۲۴ بهمن ۹۴ ، ۱۸:۳۵ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲ نظر

بی تردید توانایی های لازم برای ایجاد روابط سالم و استوار بر اساس افکاری مثبت و سازنده حائز اهمیت است که در سلامت روانی کودکان نقش اساسی دارند. این توانایی ها ابتدا در جامعه ی کوچک خانواده که کودک در آن رشد و نمو پیدا می کند بدست می آید.

 
 سلامت روانی، توانایی آرام زیستن باخود و در آرامش بودن با دیگران است. شناخت خویشتن مانند شناخت احساسات و عواطف درونی، قدرت اداره ی زندگی در بحران ها و مقابله با سختی ها و … با تصمیمات درست و بجا در زندگی است که ره آورد آن سلامت روان می باشد. خانواده از نهادهای مهم اجتماع است که برای رفع نیازمندیهای حیاتی و عاطفی انسانها نقش بسیار مهمی دارد. وجود سیستمهای حمایتی مانند خانواده موجب تسهیل مقابله با مشکلات می شود. در این میان اجتماعی بودن والدین از عوامل کمک دهنده کودک برای رشد و پرورش ذهن می باشد و همچنین از فشارهای روانی و تنش در کودکان می کاهد. مهم است بدانیم که فعالیت های اجتماعی مانند سپری در میان بخش های زندگی عمل می کند و مانع به خطر افتادن سلامتی میشود. سلامت روانی کودکان در گرو سلامت جسمی، روحی-روانی و عاطفی والدین است. برای سلامتی روان ویژگی های ثابت و معینی وجود ندارد و تنها چشم انداز کلی است که آنها را ترسیم می کند. آنچه مهم است عوامل موثر بر سلامت روان و شرایطی است که کودکان در آن رشد و نمو پیدا می کنند. کودکان سلامت روان را نخست از خانواده دریافت می کنند. بجاست والدین با ارتقا دانش خود در این زمینه و بهره گیری از تعالیم انسان ساز اسلام و آشنایی با روش های علمی در رفع نیازهای جسمی و عاطفی کودکان متبحر باشند و از این طریق زمینه ای سالم برای ورود فرزندان خود به جامعه و سازگاری با آن را فراهم سازند. بدانیم کودک امروز آینده ی جامعه را تضمین می کند. آینده روشن، خلاق، سازگار با جامعه و … تمامی این حالات زمانی اتفاق می افتد که ذهنیت فرزندانمان رو به شاد بودن و یا بهتر است بگوییم رو به مثبت بودن تمایل داشته باشد. تحقیقات نشان می دهد افراد سرآمد و ممتاز جوامع در محیطی بزرگ شده اند که توانسته اند شناخت بهتری از محیط پیرامونشان بدست بیاورند یکی از راههای شناخت محیطی می تواند گرایش کودک به هنر باشد. هنر حق انسانی و اجتماعی هر کودکی است که از ابتدا با آن سر وکار دارد. بعنوان مثال نقاشی وسیله ای است که کودک خود را با آن در جهان دخالت می دهد. بطورکلی انسانها بوسیله ی هنر حس زیبا شناسی خود را افزایش داده و باعث پرورش ذهن خود می شوند. تئاتر، موسیقی، مجسمه سازی، آواز، بازیهای کودکانه و … از طریق شناخت محیطی باعث تقویت مهارت، توانمندی، خلاقیت و هوش کودکان می شود و سلامت جسمی- روانی و فکری کودکان را در پی دارد. بنابراین خانواده ها با رهنمون کردن کودکان خود به سمت هنر، اجازه می دهند سازگاری کودک با محیط اطراف خود بیشتر شود، قابلیت های خود را بروز دهد و فاقد اختلالات عاطفی و رفتاری باشد. در این صورت است که میتوان گفت کودک از سلامت روانی برخوردار است.

 

خانه خلاقیت
۲۴ بهمن ۹۴ ، ۱۷:۳۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

آزمون های انفرادی هوش سال ها است که در کشورهای پیشرفته جهان مورد استفاده قرار می گیرد. بسیاری از مدارس هوش کودکان را می سنجند و کارنامه هوشی هر دانش آموز بخشی از پرونده تحصیلی وی را تشکیل می دهد.

نتایج آزمون های هوشی نه تنها در پیش بینی موفقیت تحصیلی دانش آموزان بلکه، در زمینه کلینیکی، در مشاوره و راهنمایی و نیز در تعیین مشکلات روانی به کار گرفته می شود.

در کشور ما، استفاده از نتایج آزمون های هوشی در زمینه های بالا تا امروز بندرت صورت می گیرد. به فرض اینکه کارکنان مدرسه ای هم، علاقمند به این امر باشند، آزمون هایی برای استفاده وجود ندارد که مورد استفاده واقع گردد. تصمیم در مورد استثنایی بودن یک دانش آموز، متاسفانه به صورت نظری اتخاذ می شود و چه بسا کودکانی که از لحاظ هوش در سطح طبیعی قرار داشته و به یکی از صدها دلیل مختلف در کار درس موفق نیستند، به مدارس استثنایی فرستاده می شوند. در سطح کودکان سرآمد نیز کار تصمیم گیری و پذیرش دانش آموزان به مداری که برای «استعدادهای درخشان» فراهم آمد، متاسفانه با استفاده از آزمونی کتبی اتخاذ می گردد و چه بسا کودکانی با هوش متوسط به این مدارس می روند و سرآمدها و تیزهوشان بدان راه نمی یابند. نیاز به استفاده از آزمون های هوشی در جامعه ما بر کسی پوشیده نیست. حتی، عامه مردم نیز بدین نیاز واقفند و مراجعات مکرر اولیاء کودکان به بخش های روان شناسی و دانشکده های علوم تربیتی برای سنجش هوش فرزندانشان نشانگر همین آگاهی است.

توجه به لزوم انطباق آزمون های معتبر بین المللی برای استفاده در ایران از چندین ده سال پیش در دانشگاه شیراز و برخی دانشگاه های دیگر کشور وجود داشته و آزمون های متعددی برای استفاده در ایران مورد بررسی قرار گرفته و انطباق یافته است. از جمله این آزمون ها هنجاریابی مقیاس هوش وکسلر برای دوره ی پیش دبستان (ویسپی) است که از سال 1364 آغاز گردید و کار هنجاریابی آن در سطح شیراز در سال 1367 خاتمه یافت.

ارائه نتایج این کار در کنگره پژوهش های روان پزشکی و روان شناسی دانشگاه شهید بهشتی در آذرماه شال 1368 و انتشار نتایج کار در مجلات علوم اجتماعی و انسانی دانشگاه شیراز و مجله دارو و درمان، گردید.

مقیاس هوش وکسلر برای دوره ی پیش دبستان (ویسپی) سومین مقیاسی است که دیوید وکسلر David Wechsler برای سنجش هوش فراهم آورده است. اولین مقیاس هوشی وکسلر در سال 1939 به منظور سنجش هوش بزرگسالان انتشار یافت. این مقیاس بعدا مورد تجدید نظر قرار گرفت و در سال 1955 با عنوان مقیاس هوشی وکسلر برای بزرگسالان (ویس) منتشر شد. مقیاس دوم به عنوان مقیاس هوشی وکسلر برای کودکان (ویسک) در سال 1964 منتشر گردید. مقیاس هوشی وکسلر برای دوره ی پیش دبستانی در سال 1967 و به منظور سنجش هوش کودکان 4 تا 5/6 سال انتشار یافت.

هر سه مقیاس یاد شده به صورت انفرادی اجرا می شوند و در شمار معروفترین مقیاس های هوشی مورد استفاده در جهان می باشند.

وکسلر هوش را «گنجایش فرد برای درک و فهم و فائق شدن بر محیط اطراف خویش» تعریف می کند و هر سه مقیاس خود را در راستای این تعریف به وجود آورده است.

تست وکسلر دربرگیرنده ی مجموعه ای آزمون برای ارزیابی توانائی های متفاوت است در ترکیب آنها، گنجایش و توانایی هوش کلی را ارائه می دهد.

افزون بر این هر سه مقیاس از دو قسمت کلامی و غیر کلامی (عملی) تشکیل شده است.

مبنای این تقسیم بندی فایده عملی و ارزش تشخیصی است و به هیچ وجه نشانگر قبول وجود انواع مختلف هوش نیست.

دلیل تقسیم بندی مقیاس ها به آزمون­های متعدد اعتقاد به وجود هوش های متفاوت نبوده بلکه فایده عملی آن است و هدف آن است که آزمایشگر ضعف و قوت آزمودنی را در زمینه های مختلف دریابد و تاثیرات کاستی یا فراوانی توانایی خاص بر رشد فکری کودک را بسنجد.

از نظر وکسلر هوش یک ویژگی پیوسته است. این خصوصیت در تمام سنین یکی است و به این معنا نیست که هوش در دوره ی خردسالی چیزی و در دوره ی کودکی یا نوجوانی و بزرگسالی چیز دیگری باشد. آنچه موجب همبستگی اندک هوش نوزادان باهوش در دوره های بعد شده، این است که در دوره ی خردسالی یعنی سنین کمتر از چهارسال، ویژگی هایی که از مجموعه آن به هوش تعبیر می شود، یا هنوز بروز نکرده یا بدان درجه از رشد و توسعه نرسیده اند که قابلیت سنجش داشته باشند.

به عنوان مثال لازمه ی سنجش آگاهی کودک بر واژه ها، (Vocabulary)، آغاز تکلم است. بنابراین چنین سنجشی پیش از آغاز این مرحله ممکن نیست.

همینطور است توانایی کودک در بازسازی اشکال هندسی که پیش از برقراری تعادل و هماهنگی حرکتی در ساختمان جسمانی کودک، قابل اندازه گیری نیست.

بنابراین عدم همبستگی هوش نوزادان با کودکان، جوانان و بزرگسالان ناشی از عدم قابلیت آزمون های هوشی نیست بلکه به واسطه ی عدم بروز قابلیت های رفتاری و اشکال در برقراری ارتباط میان آزمایشگر و آزمودنی است.

وکسلر سومین مقیاس هوشی خود، یعنی ویپسی را بر این فرض بنا نهاده است که کودک در دوره ی 4 تا 6 سالگی در خصوصیتی که از آن به هوش تعبیر می شود به طور کامل بهره ور است و می تواند آن را به صورت های گوناگون به نمایش بگذارد.

وکسلر هوش را در دوره ی 4 تا 6 سالگی، برخلاف نظر برخی از روان شناسان حسی ـ حرکتی نمی داند و معتقد است علی رغم دشواری تشخیص این که کدام ویژگی در این دوره ی هوش و کدامیک هوش نیست، می توان به سنجش آن پرداخت.

شایان ذکر است که کارائی مقیاس ویسپی در تشخیص مشکلات کودکان و تصمیم گیری درباره ی آن بستگی زیاد به مهارت آزماینده در اجرا و نمره گذاری مقیاس دارد.

افزون بر این، توانایی و مهارت آزماینده در تعبیر و تفسیر اطلاعات حاصل از سنجش نیز شرط لازم است.

تذکر این نکته ضروری است که هدف از سنجش هوش فقط طبقه بندی آزمودنی ها در گروه های مختلف هوشی نیست بلکه هدف اصلی درک و آگاهی بر توانایی ها و نقاط ضعف آزمودنی است.

در راستای این هدف آزماینده باید در نظر گرفتن نمرات حاصل از آزمون های مختلف مقیاس و به کمک مشاهدات خود و توجه به خطای استاندارد اندازه گیری، تصویر دقیقی از توانائی های آزمودنی و نقاط ضعف او بدست آورد.

 

خانه خلاقیت
۲۴ بهمن ۹۴ ، ۱۶:۵۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

قاشق‌ها و چنگال‏ها

وسایل لازم

قاشق، کارد و چنگال

آب‏چکان

هنگامی که ظروف را از داخل ماشین ظرف‌شویی یا آب‌چکان، جابه‌جا می‌کنید، کودک می‏تواند در جمع کردن قاشق‌ها و چنگال‌ها، به شما کمک کند. آب‌چکان یا سبد ظرف‏ها را روی میز بگذارید و جای قاشق و چنگال را هم کنار آن قرار دهید. کودک می‌تواند آن‏ها را جور کند، بشمارد و در جایشان بچیند.

 


خانه خلاقیت
۲۴ بهمن ۹۴ ، ۱۲:۵۵ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر